دلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شکسته


عاشقانه ترین

مطلبهای زیبا

ندگي اجبار است ... مرگ انتظار است ... عشق يك بار است ... جدايي دشوار است ... ولي ياد تو تكرار است ... !


عاشقت خواهم ماند بي آنکه بداني دوستت خواهم داشت بي آنکه بگويم درد دل خواهم گفت بي هيچ گماني گوش خواهم داد بي هيچ سخني در آغوشت خواهم گريست بي آنکه حس کني در تو ذوب خواهم شد بي هيچ حراراتي اينگونه شايد احساسم نميرد


گه يک شب ديگه زير بارونا قدم زدي بدون
که تموم فکر من پيش تو بود
مثه تو تو  زندگيم هيشکي نبود.


در كنج دلم عشق كسي خانه ندارد
كس جاي در اين منزل ويرانه ندارد
دل را به كف هر كه دهم باز پس آرد
كس تاب نگهداري ديوانه ندارد


هي فلاني
زندگي شايد همين باشد
يک فريب ساده و کوچک
آن هم از دست عزيزي که زندگي را
جز براي او وجز با او نمي خواهي !


من يه فنجون چاي داغ و به تو ترجيح ميدم چون اون فقط زبونم ميسوزونه و تو دلمو


وفاي شمع را نازم كه بعد از سوختن
به صد خاكستري در دامن پروانه ميريزد
نه چون انسان كه بعد از رفتن  همدم 
گل عشقش درون دامن بيگانه ميريزد


به اولين شخصي که گفتم دوست دارم تو بودي ولي انقدر دل شکستن برات راحت که دل ما رو هم شکستي مشکلي نداره انقدر دل ما شکسته که ديگه ضد ضربه شده


زهي نوش لب لعلت حيات جاودان من
به دندان مي گزي لب را چه مي خواهي ز جان من


سكوتم را به باران هديه كردم
تمام زندگي را گريه كردم
نبودي در فراق شانه هايت
به هر خاكي رسيدم گريه كردم


همه جا سردو سیاه ، رو لبام ناله و آه
سر من بی سایبون ، نگهم مونده به راه
من غمگین و سرد و تو دلم یه گوله درد
نه بهاری نه گلی ، پاییزِم پاییزِ زرد


نقاش نيستم ! اما تمام لحظه هاي بي تو بودن را درد ميکشم .


آنکه مي گفت منم بهر تو غمخوارترين / چه دل آزارترين شد ، چه دل آزارترين .


عشق يعني نيستي براي هستي ديگري ، اي کاش عشقت نيستي تو رو با غرورش لگد مال نکنه .


آسمان جاي عجيبيست نمي دانستيم / عاشقي کار غريبيست نمي دانستيم / عمر مديون نفس نيست نمي دانستيم / عشق کار همه کس نيست نمي دانستيم
ما طعم شيرين يافتن را در طعم تلخ از دست دادن يافتيم و در اين ميان سهم ما تنها يک يادت به خير ساده بود
دلمو شکستی بازم دوبـــاره هدل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل استبه نام خدا خالق انسان . به نام انسان خالق غم ها . به نام غم ها به وجود اورنده ي اشك ها . به نام اشك تسكين دهنده ي قلب ها . به نام قلب ها ايجاد گر عشق و به نام عشق زيباترين خطاي انسان


در عرض يک دقيقه مي شه يک نفر رو خرد کرد... در يک ساعت مي شه يک نفر رو دوست داشت و در يک روز فقط يک روز مي شه عاشق شد ولي يک عمر طول مي کشه تا کسي رو فراموش کرد


پازل دل یکی رو بهم ریختن هنر نیست ..... هر وقت با تیکه های شکسته ی دل یک نفر یک پازل دل جدید براش ساختی هنر کردی


فقط کسي معني دل تنگي را درک مي کند که طعم وابستگي را چشيده باشد پس هيچوقت به کسي وابسته نشو که سر انجام آن وابستگي دلتنگيست


خداوند به سه طريق به دعاها جواب مي دهد:
او مي گويد آري و آنچه مي خواهي به تو مي دهد.
او ميگويد نه و چيز بهتري به تو مي دهد.
او مي گويد صبر كن و بهترين را به تو مي دهد


دوست خوب داشتن بهتر از تنهایی و تنهایی بهتر از با هر کس بودن است


اگر بدانم که خواب تو را بیشتر خواهم دید برای همیشه دیدن تو هرگز بیدار نمی شوم اگر بدانم که مردگان تو را بیشتر خواهند دید برای همیشه دیدن تو قید زنده بودن راخواهم زد


مرگ از زندگی پرسید چرا من تلخم و تو شیرینی؟ زندگی در جواب گفت : چون من دروغم و تو حقیقت


من منتظرت شدم ولی در نزدی
بر زخم دلم گل معطر نزدی
گفتی كه اگر شود می آیم اما
مرد این دل و آخرش به او سر نزدی


توي مغازه قلبم ، ياد تو تنها چيزيه که روش نوشتم
” سوال نکنيد ” فروشي نيست  . . . !

چشم تو پر از نيازه من نيازم يه نگاهه
تو منو ببخش عزيزم آخه چشمام بي گناهه
کاش ميشد بريم يه جايي که فقط تو باشيو من
من بميرم توي چشمات تا چشات محتاج من شن

روي قلبي نوشته بودن شکستني است ؛ مواظب باشيد !!!
ولي من روي قلبم نوشتم شکسته است ، راحت باشيد !

چه شباهت متفاوتي بيت ماست ، تو دل شکسته اي ؛ من دلشکسته ام !

حرفي نزني ! طاقت جنجال ندارم / بدجور شکسته ست دلم حال ندارم
درهاي قفس باز و دلم عاشق پرواز / از حس پريدن پرم و بال ندارم

ميخواهم فاصله ها را بشکنم تا به تو برسم ، ولي افسوس فاصله ها درست برعکس دلها شکستني نيستند !!!

آفتاب پنجره را ميشناسد حتي اگر بسته باشد
مهتاب به ديدارم مي آيد حتي اگر خسته باشد
دل هواي تو ميکند حتي اگر شکسته باشد

قدش به عشق نمي رسيد غرورم را زير پايش گذاشتم تا برسد اما باز هم نرسيد

يادت را به دست قصه ها ميسپارم و ميروم شايد کسي تو را عاشقانه تر سرود

عاشقي اولش خوبه آخرش سخته / نيست کنارم ، رفته خيلي وقته

خنديدن، خوب است. قهقهه، عالي است. گريستن، آدم را آرام مي کند اما… لعنت بر بغض !

وقتي از دست دادن عادت مي شود ديگر بدست آوردن هم آرزو نمي شود …

نه هوا ابريست
نه باراني مي بارد…
پس بهانه دلم براي اين همه سنگيني چيست….!!!

کاش خبر از اين دل تنگم داشتي / کاش خبر از غصه و آهم داشتي
اين دل شده مبتلا به تو اي دوست / کاش مرهمي براي دردش داشتي

باز باران بي ترانه ، گريه هاي بي بهانه ميخورد بر سقف قلبم
يادم آيد روي ماهت باورت شايد نباشد که دلم تنگ است برايت


هرگز نشد بیای پیشم بگیری دستای منو
بدونی من عاشقتم گوش کنی حرفای منو
تو بی وفا بودی ولی اونی که برات میمرد منم
تا زنده ام دوست دارم اینم کلام آخرم


دلمو شکستی اما تو اشتباه کردی
قسم به اون خدامون خیلی گناه کردی


در دیاری که در آن نیست کسی یار کسی
کاش یارب نیافتد به کسی کار کسی


گه یک شب دیگه زیر بارونا قدم زدی بدون
که تموم فکر من پیش تو بود
مثه تو تو  زندگیم هیشکی نبود


وفای شمع را نازم که بعد از سوختن
به صد خاکستری در دامن پروانه میریزد
نه چون انسان که بعد از رفتن  همدم 
گل عشقش درون دامن بیگانه میریزد


درسته که یه روزی فراموش می کنی و یه روز دیگه فراموش می شی ولی اینو بدون فراموش شدگان هرگز فراموش کنندگان را فراموش نمی کنند


برو برو منم بیزارم از تو
خیالم هس که دست وردارم از تو
خیالت هس که مو یاری ندارم
گلِِِی دارم که بویِش بهتـر از تـو


غریبی رفتم و از تو گذشتم
دو چشم سیل میبارید بستم
دلی که صبح و شو یاد تو می کرد
خدا صبری به دلدادم نشست


کاشکی عشق دیروز هنوز میون ما بود
واسه من توی قلبت هنوز یه ذره جا بود


تا عمر دارم این دل شکسته  رو تحمل میکنم و با خودم همه جا می برم  تا شاید یه بند زن پیدا بشه بتونه مثل قبل درستش کنه تا شاید دوباره عاشق بشه


دل ما که شکست  کسی صدایش نشنید اری دل مرد بی صدا می شکند حالا که بشکن بشکه امیدوارم یکی هم ماله تورو بشکنه


هر وقت دل کسی رو شکستی 1 میخ بزن تو دیوار  هر وقت که دلشو به دست اوردی اون میخ رو از دیوار در بیار ولی جای اون میخ همیشه رو دیوار میمونه


ديشب خواستم واسه دل خودم فال بگيرم وقتي فالنامه رو باز کردم چشمم به شعري افتاد که هيچ ربطي به دل من نداشت تازه فهميدم که دلم مال خودم نيست


چرا وقتي مي خوايم بريم توي رويا چشمامونو مبينديم؟...
وقتي مي خوايم گريه کنيم...
وقتي مي خوايم فکر کنيم...
وقتي مي خوايم تصور کنيم...
وقتي مي خوايم کسي رو ببوسيم...
به اين دليل که قشنگ ترين چيز هاي توي دنيا قابل ديدن نيستن


این دیگه بار آخره دارم باهات حرف میزنم
خدا حافظ نا مهربون میخوام ازت دل بکنم
سخته ولی من میتونم سخته ولی من میتونم
این جمله رو اینقدر میگم تا که فراموشت کنم


وقتی خدا تو رو سمت یه پرتگاه هدایت می کنه ۲ هدف داره :
یا می خواد از پشت بگیرتت یا پرواز یادت بده


يه کي از خدا مي پرسه که خدايا چرا هر گلي که زيباست خار داره
خدا ميگه: اينطور نيست يه گل زيبا هست که خار نداره، ولي بهتره صداش نکني چون داره اس ام اس ميخونه


نابينا به ماه گفت : دوستت دارم . ــ ماه گفت : چه طوري ؟ تو که نمي بيني . ــ نابينا گفت : چون نمي بينمت دوستت دارم . ــ ماه گفت : چرا ؟ ــ نابينا گفت : اگر مي ديدمت عاشق زيباييت مي شدم ولي حالا که نمي بينمت عاشق خودت هستم

شیشه بشکسته را پیوند کردن مشکل است


دلم می خواست بهانه‌ای باشی برای فراموش کردن همه چیز...
اما حالا دلم می‌خواهد بهانه‌ای باشد برای فراموش کردن" تو" !...


ذهن را درگیر با عشقی خیالی کرد و رفت
جمله های واضح دل را سوالی کرد و رفت
چون رمیدن های آهو ناز کردن های او
چشم و دستان مرا حالی به حالی کرد و رفت


یاران به خدا که بی وفایی مکنید
با عاشق دلخسته جدایی مکنید
یا آن که وفا می کنید تا آخر
یا آنکه از اول آشنایی نکنید


اگه احساسمو کشتی اگه از یاد منو بردی
اگه رفتی بی تفاوت به غریبه سر سپردی
بدوون اینو که دل من شده جادو به طلسمت
یکی هست این ور دنیا که تو یادش مونده اسمت


 ای که بر لبهای ما طرح تبسم می شوی
 دعوت ما بوده ای  ,  مهمان  مردم  می شوی


نفرین به عشق به عاشقی .نفرین به بخت و سرنوشت . به اون نگاه که عشقتو . تو سرنوشت من نوشت . نفرین به من نفرین به تو . نفرین به عشق من و تو . به ساده بودن منو . به اون دل سیاه تو


روز اول خيلي اتفاقي ديدمت...
روز دوم الکي الکي چشمهام به چشمت افتاد...
هفته بعد دزدکي بهت نگاه کردم...
ماه بعد شانسي به دلم نشستي و
حالا سالهاست يواشکي دوست دارم


خوشحالي که دلمو شکستي؟؟؟ بدان اي نازنين آنچه شکستي تصوير زيباي خودت بود که در دلم ساخته بودي


ما نمي تونيم به دلمون ياد بديم که نشکنه ولي مي تونيم بهش ياد بديم که اگه شکست لبه تيزش دست اوني که  شکسته تش رو  نبره


سنگ قبرم را نمي سازد کسي
مانده ام در کوچه هاي بي کسي
سوختم خاکسترم را باد برد
بهترين دوستم مرا از ياد برد


به خدا غنچه شادي بودم دست عشق آمد و از شاخه ام چيد
شعله آه شدم صد افسوس ، که دلم باز به دلدار نرسيد


خواب ناز بودم شبي،ديديم كسي در ميزند
در را گشودم روي او،ديدم غم است در مي زند
اي دوستان بي وفا از غم بياموزيد وفا
غم با آن همه بيگانگي،هر شب به من سر مي زند

اما بدون چوبه خدا صدا ندااره ه
تنها آرزوم اینه که یه روزم برسه
چشمای تو مثه ابرااااااا ببــــاره


خاطرم نیست تو از بارانی یا که از نسل نسیم ، هرچه هستی گذرا نیست هوایت ، بویت ... فقط آهسته بگو  . . . با دلم می مانی


دوستان عاشق شدن کار دل است
دل چو دادی ، پس گرفتن مشکل است
تا توانی با رفیقان همرنگ باش
یا مزن لاف رفیقی یا حقیقت مرد باش


شکستن یک دل مگه چقدر قدرت می خواد که فکر کردی اون که قویتره تو هستی


نامه ای بر اب و باد
وای که چقدر سر انگشت خسته بر بخار شیشه این پنجره ها کشیدم و..... تو نیامدی
نیامدی تا ببینی بی توچه تنهایم
نیامدی تا شاید وجدانت راحت بماند
نیامدی تا نشونی تمام وجودم فریاد می زد بی معرفت ترین معشوقه ی دنیا
هستی تا یادت نیاید روزگاری که تمام دنیایم بودی


می روم شاید فراموشت کنم
با فراموشی هم آغوشت کنم
می روم از رفتن من شاد باش
از عذاب دیدنم آزاد باش
گرچه تو تنهاتر از من میروی
آرزو دارم تو نیز عاشق شوی
آرزو دارم بفهمی درد را
تلخی برخوردهای سرد را


وقتی دل تنها کالائیست که خدا شکسته آن را میخرد ، پس چرا من به دست کسی که دلم را شکسته بوسه نزنم


یک نصیحت: مواظب خودت باش! یک خواهش: اصلاً عوض نشو! یک آرزو: فراموشم نکن! یک دروغ: تورو دوست ‏ندارم!!، یک حقیقت: دلم برات تنگ شده


زمان ! به من آموخت که : دست دادن معنی رفاقت نیست ... بوسیدن قول ماندن نیست ... و عشق ورزیدن ضمانت تنها نشدن نیست .


شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم
خداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم
خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم
در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم
و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد
و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد
چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟
چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟
خداحافظ ، تو ای همپای شب های غزل خوانی
خداحافظ ، به پایان آمد این دیدار پنهانی
خداحافظ ، بدون تو گمان کردی که می مانم
خداحافظ ، بدون من یقین دارم که می مانی !!!


چقدر دوست داشتم یک نفر از من می پرسید چرا نگاه هایت آنقدر غمگین است؟چرا لبخندهایت آنقدر تلخ و بیرنگ است؟ اما افسوس که هیچ کس نبود ...همیشه من بودم و من و تنهایی پر از خاطره ... آری با تو هستم! با تویی که از کنارم گذشتی و حتی یک بار هم نپرسیدی چرا چشمهایم همیشه بارانی است


یکی محبت میکنه و یکی ناز میکنه ! اونی که ناز میکنه همیشه محبت می بینه اما اونی که محبت میکنه همیشه تنهای تنهاست


بودیم و کسی پاس نمی داشت که هستیم
باشد که نباشیم و بدانند که بودیم


با غم سر کن که شادي از کوي تو رفت / با شب بنشين که آفتاب از کوي تو گريخت


دلم احساس غم دارد/ در اين انبوه ويراني/كمي تا قسمتي ابري/ و شايد باز باراني


دوستت دارم کمتر از خدا و بیشتر از خودم چون به خدا ایمان دارم و به تو احتیاج!!


نور دلیل تاریکی بود و سکوت دلیل خلوت، تنها عشق بی دلیل بود که تو دلیل آن شدی


عشق کنار هم ایستادن زیر باران نیست...!!! عشق این است که یکی برای دیگری چتر شود و دیگری هرگز نفهمد چرا خیس نشد


بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند.قاب عکس توست اما شیشه ی عمرمن است بوسه بر مویت زنم ترسم که تارش بشکند.تارموی توست اما ریشه ی عمر من است


فکر مي کرديم عاشقی هم بچگيست ... اما حيف اين تازه اول يک زندگيست


فاصله با آرزو های ما چه کرد ... کاش می شد در عاشقی هم توبه کرد !!!


یه سنگ کافیست برای شکستن یه شیشه! یه جمله کافیست برای شکستن یه قلب! یه ثانیه کافیست برای عاشق شدن! یه دوست مثل تو کافیست برای تمام زندگي


اگه يك روز فكر كردي نبودن يه كسي بهتر از بودنش چشمات و ببند و اون لحظه اي كه اون كنارت نباشه و به خاطر بيار اگه چشمات خيس شد بدون داري به خودت دروغ ميگي و هنوز دوستش داري


ویلیام شکسپیر میگه : زمانی که فکر می کنی تو 7 تا آسمون 1 ستاره هم نداری یکی یه گوشه دنیا هست که واسه دیدنت لحظه شماری می کنه


نمی بخشمت .... بخاطر تمام خنده هایی كه از صورتم گرفتی .... بخاطر تمام غمهایی كه بر صورتم نشاندی .... نمی بخشمت .... بخاطر دلی كه برایم شكستی .... .. بخاطر احساسی كه برایم پرپر كردی ..... نمی بخشمت .... بخاطر زخمی كه بر وجودم نشاندی ..... بخاطر نمكی كه بر زخمم گذاردی .... و می بخشمت بخاطر عشقی كه بر قلبم حك كردی


دل عشق پر از رنگ و ریا دوست نداشت
یک لحظه تو را زمن جدا دوست نداشت
ای آیینه دار خلوتم باور کن
اندازه ی من کسی تو را دوست نداشت


گفتی نفرین میکنی ؟ گفتم نه ...فقط از خدا می خواهم که هیچ کس اندازه من دوستت نداشته باشه.... هنوزم از خدا می خواهم که هیچ کس اندازه من دوستت نداشته باشه


ما ز یاران چشم یاری داشتیم ، خود غلط بود آنچه می پنداشتیم


سكوت دردناكترین پاسخ من به بیرحمی های توست!


دلم شكسته تر از شیشه های شهر شماست
شكسته باد آن كه دلش این چنین می خواست


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:,ساعت 16:23 توسط تینا| |


Power By: LoxBlog.Com